و حیف و صد حیف
وقتی هوس در لباس عشق به میدان می آید
و طمع لباس محبت به تن می كند!
اینجاست كه منیت ها و غرورها، حسادت ها و حقارت ها، و آز ها و هوس ها آرام آرام از زیر قبای گوسفندی و چهره ی رام و آرام او، بیرون می آیند و هرچه صداقت و صمیمیت و محبت است را می درند و همه چیز را تباه می كنند!
اینجاست كه عقده های یك طرف می شود عقیده، و عقیده های طرف دیگر می شوند عقده...
و آدمی قربانی هوس های خویش است
و این قربانی دادن و قربانی شدن همیشه بیش از یك سر دارد! در یك طرف كسی است كه دل به خواهش های خویش می سپارد! و در طرف دیگر آن هائی كه اسیر گرگ طمّاع درون او شده اند!