با همین چانه ی بی چال خودم می خندم
مثل هرسال به اقبال خودم می خندم
مدتی هست که در جا زده ام بدجوری
من بی کار به اعمال خودم می خندم
نه به آن ها که به مداحی خود می خندند
که به این خنده ی با حال خودم می خندم
بس که یخچال ز بی چارگی ام باز نشد
پس دهن بسته به یخچال خودم می خندم
هرچه آشغال در این خاک اگر جا دارد
من به این کیسه ی آشغال خودم می خندم
قبض همراه مرا قطعی قطعی دادند
به "پیامک نشد ارسال " خودم می خندم
فکر پرواز مرا ضد هوایی زده اند
من به طیاره ی بی بال خودم می خندم
در نبرد من و تقدیر ، شدم هیچ به شصت
دیگر این بار به فوتبال خودم می خندم
"کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
من به هرحال به این فال خودم می خندم
نظرات شما عزیزان: