نمیدانم ......هیچ چیز از قواعد و آن چیز که باید باشد نمیدانم .....
فقط میدانم
بالاجبار و غیر ارادی
باید
باید
باید
باید برگردیم
و بر میگردیم
باید ها را دنبال میکنیم و عبور میکنیم از مرز هر آنچه که بایستی گوش داد و سری تکان داد و فراموش کرد
خاطره ها را بایستی درجعبه ای چوبی گذاشت
و درب آن را با قفل فراموشی مهری تلخ زد و بر روی آب رودخانه گذر ثانیه ها نهاد و از خاطر برد
اصلا خاطره ها را باید از خاطر برد
تلخ و شیرین را در هم کوبیدو تجربه کرد و عبرت گرفت
این است رسم پند اندوزان
سام تلخ همین یک روز
باقیمانده از دیروز فردایی که گذشت
نظرات شما عزیزان: