نگاهی سرد به کاغذهای کهنه ی سرنوشت و مرور تلخناک ترین واقعیت
آری زمان رو به پایان است ....
و بی تعلل آهی از اعماق وجود
نه ناچار و نه نادار بلکه تسلیم محض واقعیت ازسر کاستی ها و سستی ها .
و حکایت مورچه ای که برای خزانش راحتی برگزید و در پس خزان حیران نداشته هایش ماند ...
گاهی آه و آهی گاه گاه ....
این است پایان جدی نگرفتن این روزهای بی درنگ
سام این روزها .....
شکلات تلخ - ثانیه ها و حکایت جام زهر ....
سام تلخ ناموزون ....
نظرات شما عزیزان: