گویند و .... گفتند و شنیدیم

چگونه , زمان , در دسترس , ما , باشد , کتاب رسم احمق ها سام فراهی ,


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 69
بازدید کل : 90686
تعداد مطالب : 259
تعداد نظرات : 94
تعداد آنلاین : 1

ساختاری متفاوت



RSS

وبلاگ تخصصی مشاوره
بلاگ تخصصی مشاوره روانشناسی

شنبه 12 مهر 1393

گویند و .... گفتند و شنیدیم
گویند : صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت.

نمازگزاران ، همه او را شناختند ؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز ، بر منبر رود و پند گوید....

پذیرفت ... نماز جماعت تمام شد.

چشم ها همه به سوى او بود.

مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.

بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.

آن گاه خطاب به جماعت گفت :مردم! هر کس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد ، برخیزد!

کسى برنخاست.

گفت :حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد !

باز کسى برنخاست.

گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید ؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید
 
 


نظرات شما عزیزان:

sepanta
ساعت18:19---26 مهر 1393
استاد ما همیشه میگه
همه دوست دارن به بهشت بروند اما هیچ کسی دوست ندارد که بمیرد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:










نوشته شده توسط سجاد فراهی در ساعت 23:34

تلخ اما حقیقت کلینیک بهداشت روان لایف کرپ شکست خیانت غم
ایمیل مدیر : lifecorp_bb@yahoo.com


ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

سلام دوستام من زیاد تمایلی به تبادل لینک ندارم اما اگر دوست داشتید درخدمتم






صفحه نخست | پست الکترونیک | آرشیو مطالب | لينك آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ | تم دیزاینر

.::