تپش های پیاپی و تکراری قلبم که با ضرب تو موج میزنند
ذستان لرزانی که با فکر تو قلم بر کاغذ مینهند
دوران افکار در پیچ و خم گیسوان لیلی
شاهراه بن بست افکار تجدد گرایانه
و تمامی هر آنچه به تو ختم میشود
تو سراسر پیچیدگی نام میگیری
بغض و سکوت در خمودگی ذهن بیمار متعصب
و خنده از روی زیاد دانستن
همه و همه ساده طرح میشوند
بفهم .....
سام ناموزون
نظرات شما عزیزان: